اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

مهمون

دیشب همسر گفت که قراره مهمون بیاد برامون از شیراز.یه لحظه موندم.به فکر کلاسم افتادم.بهش گفتم که من نمیتونم خونه باشم.به هیچ عنوان هم نمیخوام غیبت بخورم.خیلی حالم گرفته شد چون مهمونها دوستای برادرش بودند .حالام که داشتن میومدن تهران باید میومدن خونه ما؟؟؟خوشی شون مال اوناست مهمون داریش مال ما چون حضرت آقا دارن خونهشون رو میسازن و درست میکنن.اونم خونه ای که هنوز دوتا برادرا ازش سهم دارن.من که حلالش نمیکنم.خلاصه اینکه الان که فردای اون روزه من موندم چیکار کنم.چون هنوز کلی کار دارم.یه جورایی هنگ کردم.البته چند سال پیش خونمون اومده بودند.آدمای خوبین.ولی من از زرنگی این برادر همسر گرامی خیلی زورم میگیره.دیشبم خواب خیلی ترسناکی دیدم.اگه یادم موند مینویسم. 

نمیدونم که کی میرسن مهمونا.برم...برم که به کارام برسم.فعلا!

نظرات 2 + ارسال نظر
منصور 27 بهمن 1388 ساعت 00:33 http://teknik.royablog.com

شما به دنیای گسترده و بیکران تکنیک ها دعوت شده اید .[دست]
بیائید بگردید بیابید و تفریح و جستجو کنید و نتیجه رو ببینید .[گل]
استفاده از مطالب دنیای تکنیک :
برای اجرا و عملی کردن تکنیک ها، آزاد و هیچگونه محدودیتی ندارد و باعث افتخار ما است.[تایید]
امّا جهت استفاده در وبلاگ یا سایت و ...، بدون ذکر منبع، ممنوع است.[ناراحت][دلشکسته]
این وبلاگ، بزودی به سایت تبدیل خواهد شد راهنمای ما باشید.[خداحافظ]
وعده ی ما " دنـــیــای تـکــنـیــک ". teknik.royablog.cim

سلام خوبی خوشی چه خبر؟
من اومدما[چشمک]
میشه شما هم بیاین؟[تشویش]
آپم...


[گل]صادقانه ترین و بی ریاترین راه ابراز عشق خود به...[گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد