اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

خواب

چهار شنبه شب وقتی  خوابیدم مامان بزرگم اومد به خوابم.حالش خیلی خوب بود.از اون دنیا ازش پرسیدم. گفت مثل خواب میمونه .بعدش هم رفت طبقه بالا و از اونجا رفت به آسمون و خانومی که دربون اونجا بود در رو بروی من بست و نذاشت که برم.

نظرات 6 + ارسال نظر
زندانی 2 خرداد 1388 ساعت 12:49 http://tapeshisamet.persianblog.ir/

الهام جون زود بریدم اما واقعا بریدم. بدرد زندگی نمیخورم عزیزم. راستی مامانم خیلی از این اهنگ خوشش اومد مرسی که دلیلی شدی برا لذت بردنش از این لحظه هر چند کوتاه.

خواهش میکنم عزیزم.خوشحالم.

راستگو 2 خرداد 1388 ساعت 17:33

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
ما یک موتور جست و جوگر ایجاد کرده ایم که فقط سایت های به زبان فارسی در آن ثبت خواهد شد.
اگر شما مایل به ثبت وبلاگ یا وب سایت خود در موتور جست و جو هستید ابتدا باید یک لینک در وبلاگ یا وب سایت خود به آدرس http://www.rastgo.com با عنوان "راستگو" بدهید و بعد در لینک زیر در خواست می دهید تا وبلاگ یا وب سایت شما در موتور جست و جو ثبت شود.
http://www.rastgo.com/submit-script/

اگر پیشنهادی و یا انتقادی دارید خوشحال خواهیم شد از طریق لینک زیر برایمان ارسال کنید:
http://forum.rastgo.com/topic-t741.html

با تشکر و احترام

خیزران 2 خرداد 1388 ساعت 18:29


سلام
دیدی به من محل نمیذاری وداری دوباره منو گریه میندازی
هی دختر پست انتظارت واقعا به دلم نشست
بااحترام

سرور 2 خرداد 1388 ساعت 18:56 http://ssorroor.blogsky.com

مثل خواب؟؟؟ گاهی تلخ و گاهی شیرین...؟؟

دقیقا!!!

خدا بیامرزد مادربزرگتان را و شکر که دربان حواسش جمع بوده...!

yilmaz 4 خرداد 1388 ساعت 19:47

سلام
وبلاگ عالی داری خیلی خوشم اومد
دوسته خوبم
امیدوارم همیشه موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد