واژه های پسر کوچولوی مامان.
یقه شلوار:کمر شلوار
آستین شلوار:پاچه شلوار
اسخدون:استخوان.استخون
پیشپیشگودی:پیچگوشتی
مادباشویی:ماشین لباس شویی
میقرجه:میچرخه
مامان پهمینه:مامان پشمینه!!! مامان فهیمه
اودا:خدا (بر وزن خدا)
وقتی میخواست گریه کنه اعلام میکرد.مثلا تا میخواست گریه کنه میگفت گــــــــیـــــــــــه(بر وزن گریه)
دایاری:دارایی(اداره دارایی)
یه مدتی رو *میخوام* کلید کرده بود.مثلا وقتی میخواست بگه میخوام برم پارک میگفت میخوام میخوام میخوام میخوام برم ...
پسر کوچولوم تو سن یک سال و خورده ای
* قربونت برم الـــــــهی مامان جون*
سلام
ایشالا خوشبخت باشید و بمانید. تا وقتی که تو این دنیا هستین.
خدا نگهدار
سلام !
این حرفهای شیرین از پسر ماما ته؟
خیلی دوست داشتنی است . راستی من گفته بودم ویبلاگ من را به نام خانه خورشید لینک کن ....... لطفآ ....لطفآ
خدا نگهدار
با سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز.وبلاگ بسیار خوبی دارید.
در صورت امکان می خواستم اسم وبلاگ من را در لیست وبلاگ های به روز خود قرار دهید.و در مقابل من هم همین کار را می کنم.
در صورت مایل بودن این نام را برای من قرار دهید:دانلود فیلم فقط با یک کلیک
www.oneclickmovies.blogsky.com
سلا م الهی خاله قربونش برم چرا ننوشتی به افسانه میگفت انوانو یا چرا این عکسشو گذاشتی همون رو میذاشتی که هرکی میدید باور نمیکرد بهم سر بزن دوباره خواهر جون یه ماچ گنده هم از مهدی بکن