اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

زنانگی...


گاهی دلت از زنانگی می گیرد  

  


می خواهی کودک باشی 

 

   

دختر بچه ای که به هر بهانه ای به آغوشی پناه می برد 

و آسوده اشک می ریزد بی هیچ  

 

 زن که باشی  

 

 

 باید بغض های زیادی را بیصدا دفن کنی که مبادا...

نظرات 5 + ارسال نظر
مهتاب 1 خرداد 1391 ساعت 16:16 http://mah77.blogsky.com/

عزیزم چه اشعاری نوشتی؟ انگار دلت خیلی گرفته

آره خیلی

مهتاب 1 خرداد 1391 ساعت 20:04

یه ارزوی خیلی بزرگ دارم. وفقط به امید اون طاقت میارم. نمیدونم اگه رویاهام بر باد بره چیکار کنم!

میشه بگی چیه اون...؟

シوシ فرنگی 2 خرداد 1391 ساعت 17:58 http://lahzeham.blogsky.com/

واقعا

S 4 خرداد 1391 ساعت 13:47 http://guilty.blogsky.com

همیشه از اسم زن ترس داشتم، دوست داشتم همیشه اون دختر کوچولو بمونم....

منم عزیزم.....

الهام زود جواب منو بده منتظرتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد