اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

اینجا زمان مرده

!به احترامش چند لحظه سکـــــــوت

من مردها رو...

این متن رو از وبلاگ یکی از بچه های کلوبی اینجا گذاشتم. 

                        ٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫ 

من مردها رو دوست دارم زیرا... 

من مرد ها رو دوست دارم. برای این که در کل ساختار های فکری ساده تری از ما دارند. درکشون به مراتب از درک زن ها ساده تره... هر چی که ما پیچیده ایم مرد ها ساده اند. اونا موجودات قوی ای هستند که ما رو حمایت می کنند. 
وقتی با یه مرد به یه کافه میری هیچ لذتی بالا تر از این نیست که درو برات باز می کنه و مثل یک جنتلمن صندلی رو برات می کشه و تو می شینی. 
خیلی با ادب تو رو مهمون می کنه. 
وقتی چیز سنگینی داری برات اونو حمل می کنه.
وقتی توی خونه کمد و یخچالو هر چیز سنگین دیگه ای داری برات جا به جا می کنه بدون هیچ منتی!
مرد این موجود دوست داشتنی ساده که ما کمتر تونستیم درکش کنیم و عمرمونو خیلی احمقانه به مبارزه با اون پرداختیم،
همیشه مسئول کار های سنگین و سخته.
خدا می دونه اگه مرد نبود، ما از کدوم کیسه ای این همه خرج می کردیم؟
و بعد این که مرد با همه کار کردن سختش، چقدر سخاوتمندانه برای ما چیزای خوب می خره 
اگه مرد نبود چه کسی برای ما این همه لباسا و جواهرات خوشگل می خرید؟ اصلن اگه مردا نبودن ما به چه بهانه ای این همه لباسای خوشگل طراحی می کردیم و می پوشیدیم؟ 
و این همه جینگول پینگول به خودمون آویزون می کردیم؟  

ما خیلی وقتا فقط برای مردا آرایش می کنیم؟
مردا باعث شدن که ما خوشگل تر به نظر برسیم.
اگه تمام دوستای تو که دخترند ازت تعریف کنند که چقدر این دفه ابروهاتو قشنگ برداشتی، خداییش با یه بار گفتن یه مرد می تونی عوضش کنی؟ 
آخه ما چرا انقدر ناجوانمردانه با مردا رفتار می کنیم؟
ما به جای دشمنی و جنگ و انتقام، حقیقتن می تونستیم خودمونو به محبت مردونه بسپاریم؟ 
چرا به خودمون دروغ می گیم؟
اگه مردا نبودن ما زنده بودیم، زندگی می کردیم، برای خودمون خرید می رفتیم و برای خودمون چیز می خریدیم، اما اون حمایت عاطفی عمیقی که یه مرد به زن می ده چه کسی به ما می داد؟
همه ما یادمونه که وقتی بچه بودیم و سفر می رفتیم عاشق این بودیم که بابامون دستمونو تو خیابون تو دستش بگیره و حمایتمون کنه.  

جلوی در مغازه ها نق می زدیم و عروسک می خواستیم و هیچ وقت پدرمون نمی تونست مقاومت کنه و اونو برای ما می خرید.
چرا ما به جای انتقامو بد جنسی خودمونو نمی سپریم به حمایت و محبت مردانه؟
چرا ما با نق زدن مردامونو داغون می کنیم؟
به نظرم هیچی برای یه مرد از این جذاب تر نیست که بهش یاداوری کنیم که چقدر بهش احتیاج داریم. چقدر روح مردانه اش به ما آرامش می ده. چقدر این که در مورد ما در مورد لباسمون و رنگ و مدل موهامون و مدل این دفه ابرو ها مون نظر می ده، ما رو خوشحال می کنه.
چقدر وقتی که در کنارشیم و اون دست تو جیبش می کنه، برای ما خرید می کنه و آژانس می گیره تا مثل یه لیدی برمون گردونه خونه، به ما اطمینان و آرامش می ده.
به نظرم به عنوان کسی که همه نظریات فمینیستی رو خونده و خیلی هم مدافع حقوق زنان هست، ما با ندیده گرفتن مرد ها به خودمون و به اونا ظلم کردیم. اگر مردانه گی یه مردو در نقش یه حامی قوی ندیده بگیریم، اونو نابود کردیم و خومونو بیشتر.
ما با حضور مرد هاست که هویت زنانه پیدا می کنیم.
حقیقتا توی دنیا چیزی قشنگ تر از تصویر مردی که جفتشو توی بغل حمایتگرش گرفته هست؟
مردی که کتشو وقت سرما روی شونه های عشقش می اندازه؟ 
اگه مرد نبودوقتی که گریه می کردیم، شونه های مردونه کی پنای ترسا و دلهره هامون می شد؟ 

اگه مرد نبود چه کسی وقت ترس ها به ما پناه می داد؟
چه کسی وقتی همه در رویارویی با احساساتمون حال بدی داشتیم تصمیم قاطع و منطقی می گرفت و حرف آخر را می زد؟
چه کسی توی بحران های زندگی مسئولانه قدم اول را برمی داشت؟
کی اشکامونو پاک می کرد؟
کی چتر حمایت گرشو روی سرمون باز می کرد؟
ما برای کی این همه خوشگل می کردیم؟
به چه امیدی می رفتیم این همه موهامونو رنگ می کردیم هر ماه و ابروهامونو برمی داشتیم؟
اصلا به چه امیدی زندگی می کردیم؟ "
و در آخر اگر مرد نبود، کی سوسکها رو می کشت؟.... قبول کن، مرد موجود!!! خیلی خوبیه   

                         ٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫

البته باید گفت همه مردام اینجوری نیستنا خانوم خوش بین. یحتمل ایشون اسفندی تشریف داشتن

نظرات 30 + ارسال نظر
تنگ شکسته 7 بهمن 1389 ساعت 02:42 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام
من با یه وبلاگ جدید اومدم
حالا یکی از ما تعریف میکنه ناراحت نشو آخه هر ۱۰۰ سال یه بار اتفاق میوفته یه زن غرورش رو زیر پا بذاره و بگه زن بدون مرد هیچه
اینم وب قبلیم بود با نام ته مانه های دلم
http://mahigir.blogsky.com/

تنگ شکسته 7 بهمن 1389 ساعت 02:48 http://tonge-mahii.blogfa.com

راستی حاج آقا نباتی همون که تو تجریشه ؟
در چه زمینه هایی کار میکنه ؟
تا چه حدی قبولش داری ؟
چه مشکلاتی رو حل میکنه ؟
آدرس یا تلفنش رو داری ؟

آره عزیزم.خیلی ها رو شفا داده با انرژی درمانی.نمیدونم هر مشکلی رو حل میکنه فقط از راه کشیدن دست از روی سر تا انتهای صورت اونم با فاصله چهر پنج سانتی.همه ما یعنی منو داداشام و بابا وسط سرمون درد گرفته بود بعد از اینکه از اونجا اومدیم بیرون.انگار کلی انرژی از اونجا وارد بدنمون کرده بود.اصلا هم چیزی نمیپرسه ازت .البته از بعضیها سوال میکنه .من که حالم بعد از این قضیه خوب خوب شد.انگار نه انگار که درد داشتم یه زمانی .باید خودمم بگیرم شمارشو بعد بهت میدم.حتما برو پیشش.

تنگ شکسته 8 بهمن 1389 ساعت 04:49 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام مرسی که به وبم اومدی
راستی درباره جن و روح هم میتونه کاری کنه ؟

نمیدونم.بعید میدونم.

تنگ شکسته 8 بهمن 1389 ساعت 13:49 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام راستی لینکت کردم
اگه خواستی با اسم تنگ شکسته لینکم کن

تنگ شکسته 9 بهمن 1389 ساعت 01:29 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام
سومین قسمت خاطراتم در ۲ سال گذشته رو آپ کردم بیا

مهدی 9 بهمن 1389 ساعت 01:54 http://this-is-pain.blogfa.com

یکی هم پیدا شد و خوبه ماها رو گفت
حرفات و نوشته هات خیلی جالبن
مخصوصا قسمت خواب دیدنت
خوشال میشم به منم سربزنی
شاد باشی و موفق
تا بعد...

رها 9 بهمن 1389 ساعت 19:51 http://raha27.blogsky.com

کی اسفندی بوده مرده یا زنی که این مطلب و نوشته؟
ولی مردا رو نمیدونم اما نوید خیییلی مرد خوبیه....

زنی که این مطالبو نوشته بوده.

تنگ شکسته 9 بهمن 1389 ساعت 21:16 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام
آپ کردم با بهترین ثانیه های یه عاشق
اگه بیای خوشحال میشم

تنگ شکسته 10 بهمن 1389 ساعت 14:57

سلام مرسی از اینکه اومدی
درباره اون جن به موقش مفصل می حرفم
مهم نیست کسی باور کنه یا نه
خدا خودش میدونه که چه بلایی سرم آوورده

همسایه 10 بهمن 1389 ساعت 15:41 http://minoom.blogsky.com

سلام
من از امتحانات برگشتم و زندگی جریان داره
چند خطی نوشتم
برای مهدی کوچولوت سلامتی آرزو می کنم
محمد و مینو

تنگ شکسته 10 بهمن 1389 ساعت 19:21

سلام
پنجمین قسمت رو هم آپ کردم

. 11 بهمن 1389 ساعت 00:12 http://nog.blogsky.com

سلام
خوبی؟
حداقل شما از خوبی مردها گفتید!!! البته نباید خوبی زنها رو هم نادیده بگیریم. زنها هم خوبی هایی دارند. خوبی زن ومرد متقابلند.
موفق باشی

قابل شما رو نداشت ممنونم.

تنگ شکسته 11 بهمن 1389 ساعت 01:06

سلا مرسی از اینکه اومدی
اون رو واسه مهسا گذاشته بودم که الانم مطلب رو برداشتم
نظر گذاشته بود جوابش رو داده بودم
راستی همین الان آپ کردم داغ داغ

اوکی...شرمنده گیر دادم.

تنگ شکسته 11 بهمن 1389 ساعت 16:45 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام

آپم با هشتمین قسمت از خاطرات

تنگ شکسته 12 بهمن 1389 ساعت 02:01

سلام
چرا عصبانی؟
بیا آپ کردم
از یه قسمت دیگه ماجراها ی جدید شروع میشه

ماهی تنها 12 بهمن 1389 ساعت 15:00 http://onlyabadan.blogsky.com

سلام خوبی بعد از مدتها دباره من امدم به من سر بزن خوشحال می شم

تنگ شکسته 12 بهمن 1389 ساعت 18:00 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام
آپم با روز سیاه و شومم

تنگ شکسته 13 بهمن 1389 ساعت 17:41 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام
تصمیم گرفتم تا آخر بمونم و قصه رو تموم کنم
آپ کردم

عالی بود،نوشته ای برای سرآغاز عشق به دوری از فیمینیست!!کاش همچین زنیم نسیب من شه،عالی بود.

ایشالا میشه. چرا که نشه .پسر به این خوبی...آقایی...گلی.

تو وبلاگم با ذکر منبع ازش استفاده می کنم!

وبلاگت باز نمیشه که ..میگه وجود نداره همچین وبلاگی.

تنگ شکسته 14 بهمن 1389 ساعت 17:22 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام
نه ناراحت نشدم تو بر اساس حرف های من نظر دادی
اون مطلب رو نوشتم بدونید اون فرشته بود
آپ کردم درباره اون جن که دوست داشتی بدونی

. 14 بهمن 1389 ساعت 22:29 http://nog.blogsky.com

سلام
چطوری خوبی ؟
میگم شما نمی خوای به ما سر بزنی؟ بابا ما که همیشه میایم و نظر هم میدیم ولی شما خیلی وقت است خبری ازتون نیست! به هر حال هر کجا هستی امیدوارم موفق وسربلند باشی!

. 15 بهمن 1389 ساعت 21:37 http://nog.blogsky.com

سلام
خوبی؟
امیدوارم همیشه سرحال وسرزنده باشی!
خوشحال میشیم پیش ما بیای!

یه کلمه از ادرس وبلاگمو اشتباه تایپ کرده بودم.ببخش.در ضمن تو لینکا منو داری که از اونجام می تونی بیای پیشم!
منتظر روزنوشت جدیدتم،بنویسسسسس
فعلا

تنگ شکسته 19 بهمن 1389 ساعت 19:41 http://tonge-mahii.blogfa.com

سلام
حالم خوب نیست
تو رو خدا به مهسا بگو برگرده بدونه اون هیچم
تو رو خدا باهاش بد حرف نزن
کمکم کن برگرده
ma_lovely2005@yahoo.com;
comachoo@yahoo.com;

شانون 23 بهمن 1389 ساعت 12:38

سلام دختر پاییزی. اگه می خواهی توی گروه ما باشی یک وبلاگ رژیمی بزن. وزن و هدفت رو هم اعلام کن و با ما باش تا عید. خوشحال می شویم.

رها 24 بهمن 1389 ساعت 15:58 http://raha27.blogsky.com

رمز ندارم من عزیزم...

گیلدا 24 بهمن 1389 ساعت 20:35

سلام
رمز دار شدی تو هم که! یا خصوصیه؟

نه خصوصی نیست بیا بهت رمز بدم.

. 29 بهمن 1389 ساعت 15:43 http://nog.blogsky.com

سلام
دوست عزیزخوبی؟
منو ببخش مدتیه نمی تونم زیاد بیام نت تا به دوستانم سر بزنم. ولی هر موقع اومدم به وبلاگت وبا دیدن نو شته های زیبایت انرژی می گیرم! امیدوارم همیشه همینطوری زیبا بنویسی!!!
برات آرزوی موفقیت می کنم.

لطف داری عزیزم.

علی 3 اردیبهشت 1390 ساعت 18:44 http://isaacahmadi.mihanblog.com


سلام

خوبین؟

از مطلبتون استفاده کردم ...

شما رو دعوت می کنم به شنیدن demo آلبوم بسیار متفاوت به نام " بر نمی گردی " با صدای اسحق احمدی ...

دانلود این تراک رو از دست ندین ... [لبخند]

منتظرتونم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد